این خر خوشگل اسمش جیگره. توی فرودگاه اسلو وقتی داشتیم برمیگشتیم برای ترنج گرفتیمش. اسمش رو هم داریوش انتخاب کرده. ترنج وقتی میخواد بلند بشه جیگر رو به دستش میگیره و بلند میشه. خیلی وقتها هم با بقچهبندی اش خودش رو پرت میکنه و میشینه روی تخت تا بتونه جیگر رو برداره. بعد از اینکه حسابی به میلههای تخت کوبوندش و تف تفی اش کرد و به صورت خودش فشارش داد پرتش میکنه پایین. بعد جیغ و داد که این افتاد پایین و یکی بیاد جیگر رو بده من.
میخواستم برای عکسهای زیر داستان بنویسم ولی چون داستانم خیلی خشن بود و مناسب کودکان نیست شنیدن و خوندنش نمینویسم. خودتون با داستان خودتون بخونیدش.